سخن گفتن نوزاد

نويسنده: محمد محمدي اشتهاردي
دو نفر مرد، همراه يك زن و يك نوزاد نزاعي داشتند، بحضور امام حسين (عليه السلام) آمدند. مرد اول گفت : زن مال من است (در نتيجه بچه نيز مال من است). مرد دوم گفت : اين فرزند مال من است . امام حسين (عليه السلام) به مرد اول فرمود: بنشين ، او نشست . آنگاه امام رو به زن كرد و فرمود: راست بگو قبل از آنكه پرده ها بالا رود. زن گفت : اين مرد كه نشسته همسر من است و فرزند مال او است اما اين مرد ايستاده را نمي شناسم . امام (عليه السلام) به بچه شيرخوار رو كرد و فرمود: به اذن خدا سخن بگو و خود را معرفي كن . نوزاد با زبان گويا گفت : پدر من نه اين مرد است نه آن مرد، بلكه پدر من چوپان فلان طايفه مي باشد. به اين ترتيب روشن شد كه آن دو مرد هر دو در ادعاي خود در مورد اينكه بچه مال آن ها است دروغ مي گفتند.
منبع: داستان صاحبدلان